الف:فتنه های دجال و گمانه زنیهای آخرالزمانی.
در نوشتار پیشین برخی از علائم حتمی ظهور را - که بخشی از آسیبهای وارده بر امت آخرالزمان بود-، بررسی نمودیم. چنانکه گفته شد، گذار زمان با روزهای پایانی تاریخ، مصادف با قیامهای مختلف و پرچمهای متفاوت و شروع موج جدیدی از جنگ و خونریزی و غارتگریست. انگیزه اصلی این اتفاقات آخرالزمانی، سیطره دیدگاه مادیگرایانه و در نتیجه کاهش ارزشها و معیارهای الهی در جامعه بشری می باشد. از این رو کتب الهی و احادیث اسلامی که به آخرالزمان اشاره دارند، از شخص یا جریانی به نام «دجال» حکایت می کنند.
ب: بررسی مفهومی دجال:
مفهوم دجّال، سمبل پیچیده ترین و خطرناکترین دشمن ادیان و پروردگار و این در واقع، توصیف تمدّن و جهانبینی ماتریالیستی غرب است؛ زیرا تاریخ ادیان تاکنون چنین دشمنی به خود ندیده است. داستان (دجال)، بخشی از کتابهای مقدس مسیحیان را به خود اختصاص داده است. چنانکه در انجیل، واژه (دجال) بارها به کار رفته و از کسانی که منکر حضرت مسیح باشند، و یا (پدر و پسر را) انکار کنند، به عنوان دجال یاد شده است:
(دروغگو کیست جز آن که مسیح بودن عیسی را انکار کند. آن دجال است که پسر و پدر را انکار کند). (1)
از دجال، در کتابهای مقدس و منابع دینی مسیحیان، با واژه اَنتی کریست Anti chris، به معنای دروغگو و حیله گر سخن به میان آمده است.
(دجال)، از ریشه (دجل) به معنای دروغگوی حیله گر است. در روایات، از این (دجال) ها و دروغگویان فراوان نام برده شده است. در برخی، دوازده و در برخی سی، شصت و هفتاد دجال آمده است.(2) از میان این (دجال) ها، فردی که در دروغگویی و حیله گری و مردم فریبی سرآمد همه دجالان و فتنه او از همه بزرگتر است، نشانه ظهور مهدی (عج) و یا بر پائی قیامت است. بر این اساس، باید گفت: ما دو نوع دجال داریم: یکی همان دجال حقیقی و واقعی است که پس از همه (دجال) ها می آید و دیگری گروهی شیاد و دروغگویند که دست به فریبکاری و تحمیق و گمراهی مردم می زنند. همانگونه که از ریشه لغت دجّال استفاده می شود، با این همه بیشتر علما و اندیشمندان اسلامی بر این باورند که عنوان دجّال منحصر به یک فرد نیست بلکه وصفی کلّی است که برای افراد پر تزویر و حیله گر و پر مکر و فریب و حقّه باز که برای کشیدن توده های مردم به دنبال خود از هر وسیله ای استفاده می کنند، و بر سر راه هر انقلاب سازنده ای که در ابعاد مختلف صورت می گیرد ظاهر می شوند.
مفهوم دجّال، سمبل پیچیده ترین و خطرناکترین دشمن ادیان و پروردگار و این در واقع، توصیف تمدّن و جهانبینی ماتریالیستی غرب است؛ زیرا تاریخ ادیان تاکنون چنین دشمنی به خود ندیده است. داستان (دجال)، بخشی از کتابهای مقدس مسیحیان را به خود اختصاص داده است .چنانکه در انجیل، واژه (دجال) بارها به کار رفته و از کسانی که منکر حضرت مسیح باشند، و یا (پدر و پسر را) انکار کنند
ج: دجال در روایات و احادیث اسلامی
احادیثی که به قیام دجال می پردازند، حجم عظیمی از کتب اهل سنت، را تشکیل میدهند در حالی که در منابع شیعی با روایات اندکی در این خصوص روبروییم و در مقایسه باید گفت روایات باب دجّال در منابع عامّه دهها برابر همان احادیث در جوامع روایی خاصه است. بر اساس حجم قابل توجه روایات اهل سنت، میبینیم که کتابهای مستقلّ فراوانی از سوی ایشان در خصوص دجّال نگاشته شده است، نگاهی گذرا داشته باشیم به صحیح مسلم؛ ابو الحسین مسلم بن حجاج قشیری در صحیح خود از حدود 28 طریق!! روایات مربوط به دجّال و چهره و اوصافش، نحوه ی قیام، منش و رفتار، عقاید و جنایات و مفاسد و پیروان و اتباع و چگونگی کشته شدن و محل به درک واصل شدنش، را ذکر میکند.(3)
در بسیاری از کتابهای معتبر شیعه مانند: اصول کافی، غیبت نعمانی و ارشاد شیخ مفید حتی یک حدیث نیز در مورد دجّال روایت نشده است در حالی که در مورد (سفیانی)، (فرو رفتن زمین)، (صیحه و ندای آسمانی) و (قتل نفس زکیه) و ... روایات بسیاری نقل شده است و گذشته از این در کتاب ارشاد شیخ مفید، به بیش از 50 علامت و نشانه های مشهور و حتمی آخرالزمان و عصر ظهور تصریح شده است ولی از دجّال هیچ سخنی به میان نیامده است.
از طرفی مجموع روایاتی که در آنها به دجّال اشاره رفته و در إکمال الدین شیخ صدوق(قدس سره) و الغیبة شیخ طوسی(قدس سره) وارد شده است، به ده عدد نمیرسد!
از این پنج منبع که بگذریم کتاب (إعلام الوری بأعلام الهدی) تألیفِ شیخ فضل بن حسن طبرسی که از عمده کتابهای مرجع در مبحث امامشناسی است نیز علی رغم ذکر احادیث متعدد در باره ی(سفیانی)، (قتل نفس زکیه) و (خسف البیداء) و... در مورد دجّال روایتی را نقل نمیکند. فقط برخی از آثار معتبر علمای شیعه روایات اندکی در مورد دجّال وارد شده است.(4)
استکبار با ظاهری فریبنده و با قدرت مادی،صنعتی و فنی عظیمی که در اختیار دارد،سعی می کند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند.بر این اساس است که پیامبران امت های خود را از فتنه دجال بیم داده اند:«ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال ... ;هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر آن که قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت»،در حقیقت آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطه حاکمیت طاغوت و استکبار جهانی بر حذر داشته اند
از میان علمای شیعه بیش از همه، علامه سید محمد صدر در جلد سوم موسوعة الامام المهدی به مفهوم و چگونگی ظهور دجال اشاره می کند. دجال، کنایه از کفر جهانی و سیطره فرهنگ مادی بر همه جهان است .
استکبار با ظاهری فریبنده و با قدرت مادی، صنعتی و فنی عظیمی که در اختیار دارد، سعی می کند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند. بر این اساس است که پیامبران امت های خود را از فتنه دجال بیم داده اند: «ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال ...;(5) هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر آن که قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت»، در حقیقت آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطه حاکمیت طاغوت و استکبار جهانی بر حذر داشته اند. پس احتمال می رود منظور از دجال - با آن شرایط و اوصافی که در این روایات برای او شمرده شده - همان استکبار جهانی باشد; مثلا در اوصاف دجال گفته شده «کوهی از طعام و شهری از آب به همراه دارد» کنایه از امکانات عظیم و گسترده ای که استکبار در اختیار دارد.(6)
در نتیجه این گفتار، روشن می شود که یکی از رویدادهای محتمل الوقوع دوره آخرالزمان است. بطوری که در جوامع روایی شیعه کمتر از او سخن به میان آمده است.
این روایات نیز که دجال را گاهی به عنوان شخص و گاهی به صورت یک جریان معرفی می کند، بنابر مصلحتی در هاله ای از ابهام قرار داده شده و روایات و منابع حدیثی شیعه و اهل سنت با زبانی رمزگونه و کنایاتی مبهم، پیرامون دجال زبان به سخن می گشایند.
پی نوشتها:
1- رساله یوحنا، باب 2، آیه 18 و 22
2- بحارالأنوار، ج52: 209؛ کنزالعمال، ج14: 198 - 200
3- کتب زیر از منابع اهل سنت بخشی از روایات خویش را به دجال اختصاص داده اند: در سنن ترمذی / ج / 4 ص _477 سنن ابن ماجه / ج _1347 / 2عقد الدرر / صص _373 - 329الدر المنثور / ج / 3 ص _60 صحیح بخاری / ج / 4 ص 205 و ج / 9 صص 60 و 61 و _75الحاوی للفتاوی / ج / 2 صص 161 و _171البیان / ص _104الصواعق المحرقة / ص _165العطر الوردی / ص _57الاذاعة لما کان و ما یکون بین یدی الساعة / قنوجی بخاری / ص _113مشارق الانوار فی فوز اهل الاعتبار / عدوی حمزاوی / ص _114ینابیع المودة / قندوزی / ج / 3چاپ بیروت - مؤسسة الأعلمی / ص _92فیض القدیر شرح الجامع الصغیر / المناوی / ص _279الفصول المهمة / ص _289الفتاوی الحدیثیّة / شهاب الدین ابن حجر هیتمی مکی / ص _37الیواقیت و الجواهر / عبدالوهاب شعرانی / ص 410.
4- رجوع شود به کتاب های: (خصال) شیخ صدوق،( تفسیر) علی بن ابراهیم قمّی ، (الملاحم و الفتن) تألیفِ سیدبن طاووس و (الخرائج و الجرائح) تألیفِ هبة اللَّه راوندی
5- بحارلانوار، ج 52، ص 205 .
6- ر ک :چشم به راه مهدی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات قم، جمعی از نویسندگان، ص 289 .