گرچه تا سالها هوشبهر يا (IQ) معيار قضاوت در مورد آدمها و تواناييهايشان بود، اما اين روزها روانشناسان تاثير (EQ) يا نمره هوش هيجاني آدمها در موفقيتشان را بيشتر ميدانند. روانشناساي امروزي معتقدند هوشبهر تنها ميتواند 20 درصد از موفقيتهاي زندگي را ضمانت كند اما آدمهايي كه IQ بالايي ندارند هم در صورت بهرهمند بودن از هوش هيجاني بالا، ميتوانند در زندگيشان به موفقيت 80 درصدي برسند. اگر رياضيتان خوب نبوده و در درس عربي هيچ وقت نمره بالايي نگرفتهايد، باز هم نگران نباشيد! شما با داشتن معيارهايي كه در ادامه آوردهايم ميتوانيد ميزان بهرهمنديتان از هوش هيجاني را بسنجيد و ببينيد كه تا چه اندازه به تبديل شدن به انساني موفق نزديك هستيد.
از عواطفتان آگاهيد؟
شناخت شما نسبت به عواطف و احساساتتان، تا اندازه زيادي ميتواند ميزان هوش هيجاني شما را مشخص كند. اگر شما اين شايستگي را داشته باشيد، ميدانيد در هر لحظه چه احساسي داريد و ميتوانيد ميان احساسات و افكارتان و البته ميان آنها و حرف و عملتان رابطه برقرار كنيد. افرادي كه اين شايستگي را دارند، ميدانند كه احساساتشان چطور بر عملشان تاثير ميگذارد.
فردوسيپور از احساساتش آگاه است و حتي وقتي مايليكهن در يك تماس زنده تلفني براي از كوره به در بردنش تلاش ميكند، او ميتواند با همين شناخت خوب از احساساتش آنها را كنترل كند. همين ويژگي به او كمك ميكند كه وارد جنجالهاي رسانهاي نشود و حرفي نزند كه بعدها عليهش استفاده شود.
به خودتان نمره ميدهيد؟
آدمهايي كه هوش هيجاني بالايي دارند، نقاط ضعف و قوت خودشان را ميشناسند. آنها ميتوانند عملكردشان را ارزيابي كنند و با تفكر دست از دل تجربههايشان درس بگيرند. آنها به بازخوردي كه از اطرافشان ميگيرند براي ارزيابي خود توجه ميكنند و هميشه به دنبال يادگرفتن و كمرنگ كردن نقاط ضعفشان هستند.
اعتماد به نفس داريد؟
كساني كه در اين هوش نمره بالايي ميگيرند، از ارزشها و توانايهاي خود مطمئن هستند. آنها تعريفي مشخص از خود دارند و از آنجا كه به ايدههاي خود باور دارند، ميتوانند ايدههاي جديدي كه حتي از نظر ديگران غيرمعمول به نظر ميرسد را عملي كنند.
آنها بهخاطر مخالفتهاي ديگران سراغ رفتارهاي كليشهاي نميروند و از ديگران تقليد نميكنند؛ بلكه به قدرت منطقشان تكيه ميكنندو با وجود هر فشاري راهي كه به نظرشان درست به ميرسد را ميروند.
اعتماد به نفس بالاي فردوسيپور و باورش به تواناييهايي كه دارد به او اين قدرت را ميدهد كه وارد حوزههايي شود كه بسياري از سازندگان برنامههاي ورزشي به خود زحمت وارد شدن به آنها را نميدهند. او بهخاطر انتقال تيم نفت به اراك با نمايندههاي مجلس هم درميافتد.
خودتان را كنترل ميكنيد؟
اين گروه از باهوشها، روي عواطف و اميالشان تسلط دارند. آنها نسنجيده عمل نميكنند و ميتوانند احساست قويشان را در صورت مساعد نبودن شرايط كنترل كنند. آدمهاي باهوش خويشتندار و خونسرد هستند و با نگاهي مثبت حتي از پس لحظات سخت و آزاردهنده هم برميآيند. اين افراد افكاري واضح و شفاف دارند و حتي در اوج فشار و بحران هم ميتوانند تمركزشان را حفظ كنند.
قابل اعتماديد؟
درستي و صداقت اصولي است كه اين افراد به آن باور دارند. آدمهايي كه هوش هيجانيشان بالاست، اخلاقيات را زير پا نميگذارند و ميتوانند اعتماد ديگران را جلب كنند. آنها اگر خودشان اشتباهي بكنند، آن را ميپذيرند و اگر از ديگران رفتاري غيراخلاقي ببينند، با آن برخورد ميكنند. اين افراد وقتي پاي مواضع اخلاقي و باورهايشان به ميان بيايد، ميتوانند مثل يك كوه قوي و سرسخت باشند.
وظيفهشناس هستید؟
به كساني كه هوش هيجاني بالايي دارند، به راحتي ميتوان مسئوليت سپرد و از انجام آن مطمئن بود. اين افراد در هر شرايطي به تعهداتشان عمل ميكنند و هميشه در برابر مسئوليتهايي كه به آنها سپرده شده پاسخگو هستند. آنها كارشان دقيق است و با برنامهريزي و سازماندهي شده عمل ميكنند.
سازگاريد؟
اين آدمهاي باهوش را در هر ظرفي كه بريزيد، شكل آن ظرف را به خود ميگيرند. آنها به محض ورود به محيطهاي تازه ميتوانند مثل يك عضو قديمي به نظر برسند و وقتي شرايطشان تغيير ميكند، در كوتاهترين زمان با اين تغييرات سازگار ميشوند. آنها ميتوانند با توجه به شرايط اولويتهايشان را تغيير دهند و همه جانبه شرايط را مديريت كنند. اين افراد با توجه به شرايط به محركهاي محيطي پاسخي متفاوت ميدهند و انعطافپذيري از واضحترين ويژگيهاي آنهاست.
فردوسيپور تطبيقپذير هم هست و با وجود كاستيهايي كه شرايط به او تحميل كرده، ميتواند براي رسيدن به اهدافش تلاش كند. حتي كمبودهايي كه همه مربيها ميتوانند سالها بهخاطرشان دست روي دست بگذارند و تنها به جنگ لفظي با مسئولان بپردازند هم سد راهش نمی شود.
نوآوريد؟
كساني كه هوش هيجاني بالايي دارند، ايدهها و اطلاعات تازه را به راحتي ميپذيرند. آنها هميشه انديشههاي جديد را جستوجو ميكنند و خطي و قالبي عمل نميكنند. وقتي پاي مسئله يا مشكلي به ميان ميآيد، آنها راههاي تازه براي عبور از آن را جستوجو ميكنند و ميتوانند ايدههاي جديد را خلق كنند و حتي براي يافتن اين راههاي تازه، ريسك كنند.
قوه ابتكار چيزي است كه آدمهاي باهوش از آن بهرهمند هستند. چنين افرادي هميشه از فرصتهاي تازه استفاده ميكنند و آنها را هدر نميدهند.
اين افراد براي محقق كردن نيازها و انتظاراتشان از اهداف كليشهاي و مسيرهاي قديمي فراتر ميروند و وقتي پاي رسيدن به خواستههايشان به ميان ميآيد، خط قرمزهاي مرسوم را ميشكنند و كاري كه از نظرشان ضروري است را انجام ميدهند. آنها در مواجهه با قوانين ميتوانند منعطف برخورد كنند.
فردوسيپور خلاق است. او برخلاف «بهرام شفيع» كه سالهاست خودش را تكرار ميكند، براي طرح ايدههاي تازه تلاش ميكند و با جسارتي كه دارد، از پس محقق كردنشان برميآيد.
همدل هستید؟
احساسات، عواطف و نگرشهاي ديگران براي كساني كه هوش هيجاني بالايي دارند، اهميت دارد. آنها به مسائل ديگران اهميت ميدهند و هميشه گوش شنوايي براي شنيدن درددلهاي ديگران هستند. آنها خوب ميتوانند احساسات ديگران و شرايطشان را درك كنند و به آنها در مسير حل مشكلاتشان كمك كنند. از آنجا كه گذشته از داشتن اين ويژگي، آدمهاي باهوش مورد اعتماد ديگران هم هستند، بيشتر از ديگران با مشكلات آدمهاي اطرافشان آشنا ميشوند و حرفهايشان را ميشنوند.
همراه هستيد؟
پيشرفت و بهبود وضعيت ديگران براي آدمهاي باهوش مهم است. كساني كه نمره بالايي در آزمونهاي هوش هيجاني ميگيرند، در سازمانها هم براي بهبود و پيشرفت فعاليتهاي همكارانشان تلاش ميكنند و در جمعهاي خانوادگي و دوستانه هم به فكر ارتقای وضعيت اطرافيانشان هستند. آنها توانايي آدمهاي پيرامونشان راميشناسند و ميتوانند با درك نقاط قوت و ضعف آنها، در مسير رسيدن به اهدافشان آنها را ياري دهند.
اين افراد بهترين فرصت براي رشد و توسعه را شناسايي ميكنند و مثل يك مربي و استاد توانا، اين فرصتها را به اطرافيانشان معرفي كرده و براي دستيابي به شرايط بهتر آنها را ياري ميكنند. آنها با ديگران برخورد احترامآميزي دارند و گذشته از كمك كردن به افراد ديگر براي رسيدن به هدفهايشان، خودشان هم از ديگران براي دستيابي به اهداف خود كمك ميگيرند. آنها محيطي را به وجود ميآورند كه زمينه رشد همه در آن فراهم باشد و در اين محيط از اهداف خود و فرصتهايي كه پيش رويشان هست هم غافل نميشوند.
نتيجهگرا هستيد؟
اگر براي رسيدن به استانداردهاي عالي تلاش ميكنيد و همه توانتان براي رسيدن به نتيجه به خرج ميدهيد، ميتوانيد بگوييد كه اين معيار از هوش اجتماعي را داريد. آدمهايي كه اين ويژگي را دارند، هميشه براي خود چالشهايي را تعريف ميكنند و با توجه به ريسكي كه در مسير رسيدن به هدف پيش رويشان است، براي رسيدن به نتيجه تلاش ميكنند. آنها به انجام شدن بهتر كار فكر ميكنند و هميشه راهحلهاي خوبي براي رسيدن به اين منظور در ذهن دارند و گذشته از آن، هميشه به دنبال راهي براي بهبود دادن عملكردشان هم ميگردند.
متعهديد؟
همسو شدن با اهداف گروه و سازمان از ديگر معيارهاي هوش هيجاني است. كساني كه اين شايستگي را دارند، بهخاطر رسيدن سازمان به اهدافش فداكاري ميكنند و حتي گاهي از منافع شخصيشان ميگذرند. آنها هدفمند عمل ميكنند و پذيراي مسئوليتهاي بزرگتر و انجام ماموريتهاي بالاتر هستند. اين افراد هنگام تصميمگيري، ارزشها و اهداف گروه را در نظر ميگيرند و براي تحقق چنين اهدافي، بهترين فرصتها را جستوجو ميكنند.
كمتر كسي است كه در مورد تعهد خوليو ولاسكو، سرمربي سابق تيم ملي واليبال به تيمش شك داشته باشد. ولاسكوي آرژانتيني پس از آمدن به ايران مثل بازيكنهاي ايرانياش براي پيروزي تيم ميجنگد.
خوشبين هستيد؟
ديدن نيمه پر ليوان از ويژگيهاي بارز آنهاست. چنين افرادي براي رسيدن به هدفشان پافشاري و سماجت به خرج ميدهند و حتي اگر مشكلي سد راهشان باشد، به جاي توقف كردن به برداشتن مانعها فكر ميكنند. آنها حتي در شرايط سخت اميدشان را از دست نميدهند و شرايط را به بهترين شكل مديريت ميكنند و در چنين شرايطي قابليتهايشان را به نمايش ميگذارند.
كساني كه هوش هيجاني بالايي دارند به پيشرفت ديگران اهميت ميدهند. از كاريهاي اوليه ولاسكو با شروع سرمربيگرياش در تيم ملي، جذب بازيكنان جوانتر مثل فرهاد قائمي بود كه ميتوانستند آينده روشني داشته باشند. او براي پيشرفت كساني كه لايق بالاتر رفتن بودند، وقت و انرژي خرج می كند.
واضح پيام ميفرستيد؟
شيوه ارسال پيام تاثير زيادي در در ك آن توسطگيرنده دارد. يك پيام درست را ميتوان با انتخاب شيوهاي نادرست، ناقص منتقل كرد و از تاثيرگذارياش كم كرد. اما آدمهاي باهوش ميتوانند پيامشان را واضح و شفاف و همانطور كه هست منتقل كنند و به اين وسيله كج فهميها و سوءتفاهمها را به حداقل برسانند. آنها شنوندههاي خوبي هستند و در ارتباطاتشان در جستوجوي درك متقابل هستند و از اينكه اطلاعاتشان را با ديگران شريك شوند، نميترسند.
ولاسكو پيامهايش را واضح و شفاف ميفرستد؛ از پيامهايي كه ممكن است شنيدنشان براي برخيها ناراحتكننده باشد تا جملات اميدبخش و آرامشآور، همه را آنقدر صريح و واضح بيان ميكند كه جايي براي كجفهمي و سوءتفاهم باقي نميماند.
قدرت راهبري داريد؟
هميشه در يك گروه كسي كه بالاترين ميزان هوش هيجاني را دارد، رهبري را به دست ميگيرد. چنين افرادي ميتوانند به اعضاي گروه روحيه دهند، آنها را راهنمايي كنند و مسئوليت سنگين هدايت كردنشان را بر عهده بگيرند.
براي اين افراد فرقي نميكند كه در يك گروه دوستي حضور داشته باشند يا در يك جمع شغلي. آنها در هر شرايطي قدرت رهبري كردن را دارند، ميتوانند در مورد عملكرد گروه پاسخگو باشند و با انتخاب بهترين مسيرها هم آرامش اعضا را حفظ كنند و هم در تحقق اهداف بكوشند. آنها ميدانند كه گاهي براي رسيدن به هدف به تغيير نياز است و ميتوانند موانع پيش رو را تشخيص دهند و براي حذفشان تلاش كنند.
معيار آنها براي نيازسنجي، وضعيت موجود است و با توجه به آن وضعيت از تواناييهاي متفاوت همه اعضاي گروه براي تحقق اهداف استفاده ميكنند.
تعهد ايجاد ميكنيد؟
گفتيم كه آدمهاي باهوش، به كارشان متعهد هستند، اما گذشته از اين، آنها ميتوانند در ديگر افراد هم تعهد ايجاد كنند. آنها روابط موثري را با ديگران برقرار ميكنند و با در نظر گرفتن منافع دوطرفه و ايجاد تفاهم براي حفظ آن روابط ميكوشند. آنها ميان رفتارهاي دوستانه و كاري مرز ميكشند و از اين طريق براي حفظ روابطشان تلاش ميكنند. درسي كه آدمهاي باهوش به اطرافيانشان ميدهند، متعهد بودن و تلاش براي تحقق اهداف مشترك است.
فردوسيپور همكاران فعالتر را به چشم رقيبهاي دردسرسازي كه بايد از گردونه خارجشان كرد، نگاه نميكند. درست است كه از كمكهاي يك خبرنگار فعال مثل «محمدحسن ميثاقي» بهرهمند است اما نبايد يادمان برود اين خبرنگار جوان در برنامههاي فردوسيپور بود كه توانست قابليتهايش را به نمايش بگذارد.
شريك ديگران ميشويد؟
روحيه همكاري و مشاركت را نميتوان از اين آدمها گرفت. آنها اهداف مشترك را شناسايي ميكنند و زماني كه با ديگران كار ميكنند، براي تحقق آن هدفها ميكوشند.
اين افراد توازن را در روابطشان برقرار ميكنند و با داشتن روحيه همكاري، در اطلاعات ديگران و منافعشان سهيم شده و خودشان هم چنين امتيازي را به ديگران ميدهند. براي آنها، گذشته ازهمه اين موارد اهداف جمعي اهميت زيادي دارد. آنها نه به اثبات تواناييهاي خود، بلكه به سودمندي تيمشان هم كمك ميكنند و براي تحقق آن، از كمك كردن به ديگران و همكاري با آنها در کارهای سخت فروگذار نميكنند.
عادل فردوسيپور روحيه كار جمعي دارد. درست است كه او برنامهساز و مجري است اما كارش را تيمي حرفهاي و متعهد كامل ميكنند كه هر كدام با توجه به تخصصشان، بخشي از كار را برعهده گرفتهاند.
مرزها را تفکیک میکنید
کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند، میتوانند مرزهای کار را از دوستی تفکیک کنند و از این طریق، اجازه ندهند که روابط شخصیشان به کار آنها صدمه بزند و یا خصومتهایی که در زندگی خصوصی با یک فرد دارند، روی قضاوت حرفهای آنها تاثیر بگذارد. برای این دسته از باهوشها، کار کار است و دوستی دوستی و همین باور یکی از رموز موفقیت آنها تلقی میشود.
فردوسيپور مرزهاي دوستي از مرزهايكاريرا ميتواند به خوبي تفکیک كند. گرچه گاهي انتقادهاي او واكنشهاي خصمانهاي را از سوي علی دايي همراه داشته و به تحريم دوربينهاي 90 از سوي او منجر شده اما عادل تلاشش را براي جدا كردن مرزهاي كار و دوستي كرده است.