(بسم الله الرحمن الرحیم)
رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم میگوید: در شیطانپرستی مهمترین روز در ایام سال، سالروز تولد خود آدم است، علتش این است که شیطان پرستها میخواهند خود انسان را به جای خدا قرار دهند و اینکه خدای هر کسی -نعوذ بالله- خودش است!
حجتالاسلام والمسلمین احمد عابدی، استاد درس خارج حوزه علمیه و رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در سلسله جلسات سخنرانی به نقد و بررسی عرفانهای نوظهور پرداخته است که بخش چهاردهم آن در ادامه میآید:
*نمادهای شیطان پرستی
جلسات گذشته نکاتی را درباره شیطان پرستی بیان کردیم، شیطان پرستها نمادها و نشانههای مختلفی دارند:
1- یکی از نشانههایشان عدد 666 است، مثلاً جایی که نوشته 110 یا 121، معمولاً نشان دهنده این است که صاحب مغازه صوفی و یا درویش است، عدد 66، عدد و نماد توحید است که همان الله میشود و نماد شیطانپرستی 666 است.
2- یکی دیگر از نمادهای شیطان پرستی fff است.
3- یکی دیگر از نشانههایشان این است که کسی خودش را به شکل بز در بیاورد، یعنی یا شاخ برای خودش بگذارد یا قیافه بز برای خودش درست کند، یا مثلاً همین ریش بزی که بعضیها میگذارند و علتش اینکه بز را نماد قربانی برای شیطان میدانند.
4- یکی دیگر از نمادها، کسی است که دستش را این طوری کند یعنی دستی که دو شاخ داشته باشد، از اینطور نشانهها به عنوان نشانه های شیطان پرستی است.
*مهمترین روز سال از نظر شیطان پرستها
شیطان پرستی
در شیطان پرستی مهمترین روز در ایام سال، سالروز تولد خود آدم است، این جشن تولد، اصلش برای شیطان پرستی است که کسی آن روزی که متولد شده برایش مهمترین روز باشد، یک وقت کسی می گوید برای من مهمترین روز، روزی است که بچهام به دنیا آمد، این شیطان پرستی نیست، اما اگر کسی روز تولدش مهمترین روز سال برایش باشد و خیلی برایش مهم باشد و گرامی بدارد. ... علتش این است که شیطان پرستها میخواهند خود انسان را به جای خدا قرار دهند و اینکه خدای هر کسی نعوذ بالله خودش است و به عبارت دیگر خدای درون انسان برایشان ملاک است، خدای درون انسان و روز تولد این خدا (نعوذ بالله) بهترین روز برایشان است و به همین جهت این جشن تولد که مرسوم شده، خیلی نباید پیام تبریک داد و یا روز تولد من فلان روز است و این حرفها نباید مهم باشد.
اصل شیطان پرستی روی این فکر است که بگوید لذت هر کسی در این دنیا است و لذت انسان به بدنش است و نه به روحش. به عبارت دیگر تمامی ادیان به نوعی به دنبال روح انسان هستند و هر دینی روح را کار دارد و شیطان پرستی میگوید آن چیزی که ادیان درباره روح میگویند من درباره بدن میگویم، خوب بخورد، خوب زندگی کند، هیچ مانعی جلوی راه کسی نباشد، اینها را بیان میکنند.
شیطان پرستی با کسی احساس گناه کند، احساس پشیمانی، شرمندگی، عذاب وجدان، احساس محدودیت و ضعف و این چیزها خیلی مخالف است و شیطان پرستان همیشه دم از این میزند که در هیچ شرایطی نباید ناراحت بشوید و هر کاری که در هر لحظهای انجام دادید، همان کار، کار درستی بود و لذت نیز فقط حسی است و نه لذت عقلی و خیالی، در حالی که جلسه قبلی بیان شد، دین ما خیلی طرفدار لذت است اما لذت عقلی و نه لذت مادی و لذت عقلی را بر لذت مادی ترجیح میدهیم.
اینکه میگوییم صوت قرآن بر هر چیز ترجیح دارد، اینکه در روایات گفته میشود، پیغمبر خدا(ص) وقتی به بهشت میرود، سر به سجده میگذارد و پانصد سال آخرت سجدهاش طول میکشد، یا مثلاً میگوییم و رضوان من الله اکبر، اینها لذتهای عقلی است که در دین ما وجود دارد و بر هر لذتی ترجیح دارد، اینکه مثلاً گاهی گفته میشود خدای متعال از همه خوشحالتر است، خدا هر چه را که میخواهد که هست و هر چه را نمیخواهد که نیست، خدا خودش، خودش را میشناسد و می داند که خودش خداست، دیگر چه کیف و خوشحالی از این بیشتر که خودش را میشناسد و میداند خداست و میداند هر چه میخواهد هست و هر چه میخواهم نباشد نیست، این لذت خداست. چقدر در قرآن یستبشرون، یفرحون، لاخوف علیهم ولا هم یحزنون است و در قرآن و روایات خیلی زیاد است.
*عدم اختلاف ادیان در اعتقاد به خدا و یکتایی خداوند متعال
و نکته دیگر در شیطان پرستی این است که شیطان پرستها میگویند این اختلاف ادیان شاهد این است که نعوذ بالله خدایی وجود ندارد و خدای هر کسی خودش است، در حالی که ادیان با هم اختلاف دارند ولی اختلافاتشان جزیی است. یعنی این همه دینی که در دنیا وجود دارد، دینی که اسم دین رویش گذاشته باشند و اعتقاد به خدا نداشته باشد، لااقل ما سراغ ندارم، و اگر در هندوستان مثلاً 2000 دین وجود دارد، همگی اعتقاد به خدا دارند، دین بودا که شک و تردید است که اعتقاد به خدا دارند یا ندارد، درستش این است که اعتقاد به خدا دارند ولی بعضیها شک دارند که اعتقاد به خدا در بوداییها هست یا نیست و هرکس درباره بودایی کتاب مینویسد معمولاً این تذکر را میدهد که اگر بوداییها اعتقاد به خدا نداشته باشند دیگر بودا دین نیست و مکتب است و باید بگویید مکتب بودایی.
شیطان پرستی
پس هر چیزی که اسم دین رویش باشد، اعتقاد به خدا دارد و ممکن است خدا را نپرستد ولی اعتقاد به خدا دارد و اعتقاد به توحید نیز در همه شان است، زرتشتیها که چند هزار سال دم از ثنویت و اهریمن و یزدان میزدند، کتابهایشان را بخوانید همه میگویند ما معتقد به یک خداییم، و دو خدا قبول ندارند، همین الان معبد زرتشتیها در تهران آقای شهرزاد شهرزادیان، کتاب نوشته درباره اینکه زرتشتیها موحد هستند، کتاب «یشتا» یا مثلاً کتاب «گاما»، و این کتابهای زرتشتیهاست که الان چاپ شده که زرتشتیها اعتقاد به توحید دارند، ادیان دیگر نیز همین طور است، (ممکن است خدا را نپرستند، غیر خدا را بپرستند، یعنی شرک در عبادت دارند نه توحید) پس اینکه شیطان پرستان میگویند ادیان اختلاف با هم دارند و این اختلاف دلیلی بر این است که خدا وجود ندارد، جواب این است که ادیان در اعتقاد به خدا و در یکتایی و وحدت خدا هیچ اختلافی باهم ندارند.
*طرفداری از قدرت
از کارهای دیگر شیطان پرستها این است که اگر که رذائل و فضائل را جابجا کنیم، یعنی هر چه بدی است را بگوییم خوبی و هر چه خوبی است را بگوییم بدی، در این صورت قدرت شما زیاد میشود و اینها خیلی طرفدار قدرتند و در این زمانی که زندگی میکنیم، جوانها دهشت و اضطراب و ترس و این طور چیزها درونشان زیاد است و هر جوانی یک ترسی نسبت به آینده خودش دارد، راه برطرف کردن این ترس و دلهره نسبت به آینده در شیطان پرستی این است که بگویید، گناهان را انجام بده (البته آنها نمیگویند گناه، یعنی چیزهایی که دیگران میگویند گناه است، خوب است و انجام بدهید و چیزهایی که میگویند خوب است را انجام ندهید).
چنین کسی قدرتش زیاد میشود، اینکه راه ازدیاد قدرت این است یا راه قدرت چیز دیگری است، بستگی دارد به اینکه ما قدرت را معنا کنیم و اینکه قدرت معنایش چیست و راه کسب قدرت چیست، اینها را در بحث ولایت فقیه بحث قدرت و راههای کسب قدرت و کنترل قدرت را مطرح خواهیم کرد، و آنچه آنجا خواهیم گفت جواب این خواهد بود.